سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعری واقعا زیبا برای یکتای بی همتا

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمائی

همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزائی

تو زن و جفت نداری، تو خور و خفت نداری
احد بی‌زن و جفتی، ملک کامروایی

نه نیازت به ولادت، نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی،‌ تونصیر الامرایی

تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تو رحیمی
تو نماینده فضلی، تو سزاوار ثنائی

بری از رنج و گدازی، بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی، بری از چون و چرائی

بری از خوردن و خفتن،‌بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی، بری از عیب و خطائی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

نبُد این خلق و تو بودی، ‌نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی، نه بکاهی نه فزایی

همه عزی و جلالی، همه علم و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و جزایی

همه غیبی تو بدانی، ‌همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی، همه کمّی تو فزایی

احدٌ لیس کمثله، صمدٌ لیس له ضدّ
لِمَنْ المُلک تو گویی که مرآن را تو سزایی

لب و دندان «سنائی» همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی


شعری هاتفی از گوشه میخانه دوش ازحافظ

هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه، می بنوش

لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش

گر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی، خموش

رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش


شعری بسیار زیبا از نظامی

خدایا جهان پادشاهی تو راست
ز ما خدمت آید خدایی تو راست

پناه بلندی و پستی تویی
همه نیستند آنچه هستی تویی

همه آفریدست بالا و پست
تویی آفریننده هر چه هست

تویی برترین دانش آموز پاک
ز دانش قلم رانده بر لوح خاک

خرد را تو روشن بصر کرده‌ای
چراغ هدایت تو بر کرده‌ای

نبود آفرینش تو بودی خدای
نباشد همی هم تو باشی به جای


چه هواییچه طلوعی از سهراب سپهری

چه هواییچه طلوعی
جانم …
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا …!

به خدایی که خودم می‌دانم!
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب
ساخته‌اند!

به خدایی که خودم می‌دانم!
به خدایی که دلش پروانه‌ ست …

و به مرغان مهاجر
هر سال راه را می‌گوید !

و به باران گفته ست
باغ‌ها تشنه شدند …!

و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست!
که مبادا که ترک بردارد


ترانه زیبا موزیک سینا سرلک به نام پیلوت

ترانه سرا یاسر امیری یکی از کهنه کارهای نویسندگی که در اهنگ یا موزیک خودنمایی زیادی میکند مدیریت موزیک هم سعید رضایی و در اخر میرسیم به تنظیم کننده که هومن آزما گرامی میباشد

آهنگ جدید و متفاوت پیلوت از سینا سرلک به صورت مستقیم و با پخش انلاین در ای وان موزیک

از کجای ماجرا باید بگم
وقتی هیشکی خنده هامونو ندید
وقتی که اون همه احساس قشنگ
یه دفعه از دل ماجرا پرید

 

 

 
از ته قصه به اولش برم یا از اول برسم به آخرش
بی سر و ته به نظر نمیرسه وقتی پای تو وسط باشه و عشق
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
اینجا نه سراغی از تو میگیرن نه میپرسن حال و احوال تورو
همه جا فقط صدای تو میاد که داری بهم میگی برو برو
از کدوم خاطره از کدوم خطر از کجای ماجرا به کی بگم
وقتی هیشکی خنده هامونو ندید وسط گریه رسیدن چی بگن
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم